شوتک با شاتو وخاله شوکا و همه بچههای مهدکودکشان رفته بودند نمایش بزبزقندی. در حین نمایش شاتو نیاز به دستشویی پیدا میکند. شاتو و شوتک بدون اطلاع خاله شوکا از سالن خارج میشوند. آن دو وقتی میخواهند برگردند به سالن نمایش راه را گم میکنند. چه طوری راه را پیدا میکنند؟ … از چه کسی کمک میگیرند؟ … چه طور به غریبهها اعتماد کنند؟ … در ادامه داستان همه این ماجراها را میخوانیم.
بهتر است کودک از همان کودکی با «مهارت های زندگی» آشنا شود تا رفتاری مبتنی بر مهارت در او نهادینه شود. در مجموعۀ «ماجراهای شوتک» کودک در قالب داستان با مهارتهای ارتباطی حل مسئله و تصمیمگیری، همدلی، مدیریت خشم، مدیریت استرس، پیشگیری از افسردگی، خودآگاهی، جرئتمندی، تفکر خلاقانه و تفکر نقادانه آشنا میشود.
ماجراهای شوتک در عین سرگرمکنندگی، مهارتهای زندگی و رفتار اجتماعی را نیز به کودک میآموزند.
بیا بریم بازی! بریم بازی!
چرا هی میگویم بیا بریم بازی؟ چون من شوتکم. بازی کردن را هم خیلی دوست دارم. خب! بعضی وقتها هم موقع بازی دسته گل به آب میدهم. مثل چی؟ مثل گلدان شکستهی عمو شیتو، مثل ماشین خراب گردالو، مثل دیر رسیدن به اردو و … ولی من خیلی چیزها هم یاد میگیرم. مثل کاردستی درستکردن با قیچی، مثل بالا رفتن از سرسره بی پله، مثل دوست پیدا کردن با سیب، مثل گوش نکردن به بعضی حرفها و کلی چیزهای خوب دیگر.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.